loading...

لیمون

بازدید : 259
يکشنبه 12 فروردين 1403 زمان : 17:59


یکی از مشکلات موسیقی امروز ما عدم تفکیک، تعریف و دسته بندی موسیقی است. به طور کلی موسیقی ایرانی از دیدگاه برخی از موسیقیدانان ایرانی به دو نوع تقسیم می شود: یکی موسیقی محلی که شامل موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی مختلف ایران و همچنین موسیقی مذهبی و آیینی است و دیگری موسیقی هنری که شامل موسیقی کلاسیک و موسیقی بین‌المللی می‌شود، ملی است. اما این دیدگاه نظر موسیقی شناسان اروپایی قرن نوزدهم است که موسیقی را به دو دسته تقسیم می کنند: موسیقی فولکلور شفاهی که عمدتاً از شرق به اروپا آمده است، موسیقی پس از قرن 14 و 15 ضبط شده است و در قرن شانزدهم که دوره رنسانس است، باخ آن را به موسیقی هنری تبدیل کرد و نوع دوم موسیقی، موسیقی هنری است. غرب به دلیل این تقسیم بندی، موسیقی فرهنگ های دیگر را به دلیل شفاهی بودن، عدم هارمونی و... موسیقی فولکلور می داند و آن را هنری نمی داند. اما از منظر قوم موزیکولوژی چنین نظری غیرقابل قبول است. زیرا موسیقی بسیاری از نقاط مختلف ایران دارای ویژگی های زیبا و هنرمندانه ای است که برای همگان کاملاً قابل درک است. با دانلود آهنگ خارجی و ایرانی به سایت موزیک باران مراجعه نمایید.

امروزه نیز عده ای بر این باورند که موسیقی «ردیف» ابتدایی و فولکلور است، اما با مطالعه آن می توان ثابت کرد که این موسیقی علمی، فاخر، شاخص و هنری است و جایگاه ویژه ای در میان موسیقی فرهنگ های مختلف دارد. در یک بررسی می توان دریافت که علم تئوری موسیقی ما در ایران از زمان فارابی و ابن سینا وجود داشته است. موسیقی ما بعد از اسلام به موسیقی مغی تبدیل شد و در اوایل دوره قاجار با تغییراتی تبدیل به موسیقی ردیف شد. این بدان معناست که در اینجا ما دوره ها، سبک ها و انواع مختلفی از موسیقی داریم.

به طور کلی، مفهوم قدیمی غربی از توزیع موسیقی شرقی نادرست است. زیرا فرهنگ شرقی دو یا چند نوع موسیقی خود را دارد، نوع جدی و نوع هنری که با فرهنگ موسیقی کلاسیک غربی یا بین المللی کاملاً متفاوت است. بنابراین بهتر است با روش علمی، آزمایش ها و مشاهدات فرهنگ های شرقی موجود مطالعه و تحقیق و پس از شناخت، تقسیم بندی و حتی تعریف، تعریف و مقایسه انواع موسیقی ایرانی انجام شود.

ج: موسیقی ایرانی را می توان به روش های مختلفی تقسیم بندی کرد:

از نظر جغرافیایی: موسیقی از نقاط مختلف ایران.

کرونولوژی: دوره های مختلف موسیقی

از نظر ارزش: موسیقی خوب و بد، در هر مکان یا هر زمان

از نظر فلسفی: به موسیقی غنی از سایکی، هنری و محبوب تقسیم می شود.

از نظر علمی: شامل علم نظری و علم عملی موسیقی می شود.

در مورد کاربرد: کاربردهای مختلف موسیقی مانند موسیقی فیلم، موسیقی کودکان و غیره.

از نظر آموزشی: انواع روش های آموزش موسیقی.

1- توزیع جغرافیایی موسیقی:

به طور کلی موسیقی جهان را می توان به موسیقی اروپا، آفریقا، اقیانوسیه، آسیا و آمریکا (شمال، جنوب) تقسیم کرد. موسیقی آسیایی به نوبه خود می تواند به موسیقی خاور دور، خاورمیانه و آسیای مرکزی تقسیم شود. در مکاتب قدیمی، 4 مرکز اصلی موسیقی خاورمیانه وجود داشت: مصر، لبنان، عراق و ایران. موسیقی ایران در لرستان، سیستان و بلوچستان، خراسان، مازندران، گیلان و ... نیز یافت می شود. به موسیقی نواحی مختلف تقسیم می شود که هر کدام را می توان به نواحی کوچکتری تقسیم کرد. مثلاً موسیقی خراسان، موسیقی خراسان شمالی، موسیقی تربت جام و ....

2- تقسیم بندی تاریخی موسیقی:

موسیقی پیش از اسلام: همانطور که در مقالات و کتب پژوهشی دیده می شود، موسیقی ایران پیش از اسلام شامل 7 خسروانی، 30 تن و 360 دست است.

موسیقی پس از اسلام: به نظر می رسد خسروانی در دوره پس از اسلام به موسیقی رسمی تغییر نام داده است. در دوران بعد از اسلام 12 افسر معروف، 6 عواس، 24 شعبه و بازوهای فراوان وجود داشت.

موسیقی مدرن: از اوایل دوره قاجار (بدون تاریخ) موسیقی ماگامی به موسیقی ردیف تبدیل شد که شامل 7 ساز و 5 آواز است. مجموع آنها مانند 12 است که موقعیت 12 قبلی است. موسیقی ردیف شبیه به موسیقی حاکمان جهان اسلام است که امروزه نیز از آن استفاده می شود.

در دوره های مختلف تاریخی می توان سبک های مختلفی را از نظر دسته بندی موسیقی در نظر گرفت. اما واضح است که در ایران و همچنین در شرق، سبک هایی مانند سبک های موسیقی غربی تولید نمی شود، زیرا تفکر شرقی با غرب یکی نیست. شارک آنقدر به دنبال تغییر و دگرگونی نیست، بلکه گویی می خواهد یک سبک موسیقی را کامل کند و این کمال را ابتدا در هنرمند و نوازنده جستجو می کند.

3- طبقه بندی موسیقی از نظر ارزش:

در زندگی روزمره و در صحبت هایی که با یکدیگر داریم بیشتر با خوب و بد سر و کار داریم و خوب و بد قسمت مهمی از زندگی ما را به خود اختصاص داده است. اما این خوبی ها و بدی ها عقلانی و منطقی عمل نمی کنند، بلکه فقط احساسات و عواطف شخصی هستند و متاسفانه اغلب یک طرفه هستند. اگر موضوع می خواهد مسیر علمی واقعی خود را بیابد، باید سوالات دیگری را بداند، از جمله:

برای منطق: درست و غلط، درست و غلط است. گرچه عمل و روش و روش تحقیق امروزی غربی است، اما نیاکان ما مانند فارابی، ابن سینا، مروقی و دیگران علم منطق را می دانستند و دلایل سفید را در درون آنها آزمایش می کردند، به صدق و کذب آن رسیدند. برای گفتن راست و دروغ باید حکمت حکمت را بشناسد، چون حکیم باید خوبی و بدی چیزی را نشان دهد.

از نظر اخلاقی: به خوبی و بدی، دوست داشتنی و ناپسندی می پردازد و برای ما شرقی ها بسیار مهم است. تمام ادبیات ما هنر خود را صرف هشدار دادن به اخلاق ما کرده است. موسیقی ما با عشق با ما صحبت می کند تا آزادی ما را به دست آورد، نه اینکه منتظر دنیا باشیم و...

زیبایی شناسی: به زشت و زیبا و صاف و ناخوشایند می پردازد.زیبایی شناسی علم است نه سلیقه شخصی. ابتدا باید زیبایی را تعریف کنیم و سپس چیزی مانند موسیقی را زیبا یا زشت بدانیم.

امروزه در حوزه موسیقی از نظر طبقه بندی ارزش ها به خردمندانی نیاز داریم تا بتوانیم در موسیقی ارزش هایی پیدا کنیم. ما به افرادی مانند استادان قدیمی نیاز داریم که فقط خوب یا بد بودن موسیقی را نگویند، بلکه در بیان خود آگاه و عاقل باشند تا بتوانیم در موسیقی ارزش پیدا کنیم. . بر اساس آنچه در کتب قدیم آمده است، حکمت پیامبری است که نیک و بد را می شناسد و وسوسه را از الهام جدا می کند.

3- بخش فلسفه موسیقی:

موضوع فلسفه نه خوب است و نه بد. اگر موسیقی را به این صورت تقسیم کنیم، دو نوع موسیقی به دست می آید:

موسیقی هنری (علمی، جدی، متفکرانه، هوشمندانه): موسیقی در تعریف خود دارای تعادل، تکرار، تأکید و... یعنی ویژگی های موسیقی هنری است.

موسیقی عامه پسند (تفانی، موسیقی عامه پسند): این موسیقی بازاری است که برای جذب مشتری و کارمندان اداری طراحی شده است.

از آنجایی که روحیه ارزشی ما شرقی ها قوی است، قدر همه چیز را می دانیم، اما این تقسیم بندی را نباید ارزش تلقی کرد. لزوماً همه موسیقی های جدی خوب نیستند و همه موسیقی های پاپ بد نیستند. موسیقی دستگاهی موسیقی هنری و علمی است. اما تمام موسیقی هایی که در این سنت اجرا می شود هنر نیست، هنر است به شرطی که بیان فکری در آن باشد. بنابراین نوع اجرا مهم است نه نوع موسیقی. مثلاً یک غزل به خودی خود عرفانی نیست، حافظ آن را عرفانی می کند، اما می توان غزلی مبتذل نوشت.

موسیقی عامه پسند نمی تواند هنر باشد و باید عوامل خاصی را تغییر دهد تا به موسیقی هنری تبدیل شود. اما موسیقی هنری به اندازه‌ای انعطاف‌پذیر است که به صورت عمومی اجرا شود. اگر کسی موسیقی را علمی می‌نواخت، موسیقی جدی می‌نواخت. در هر صورت، هر موسیقی که عشق، امید، نیرو و حرکت در دل ما ایجاد کند، می تواند موسیقی خوبی باشد و اگر نباشد، خوب نیست.

5- طبقه بندی موسیقی از دیدگاه علمی:

علم نظری موسیقی: به تعریف موسیقی و موضوع آن، صدا و نغمات، فواصل و نغمات، مترها، جایگاه ها، دستگاه ها، آهنگ ها و غیره می پردازد.

علم عملی در موسیقی: این حوزه بسیار مهم است و همچنین در فرهنگ ما آداب زیبایی شناسی دارد. این بخش به آداب رقص، آهنگسازی، بداهه نوازی، بازیگری یا آواز می پردازد که به صورت شفاهی ادامه می یابد و می توان آن را نوشت.

● دسته بندی موسیقی در برنامه ها

موسیقی برای: کودک، نوجوان، فیلم، مذهبی و عرفانی، درمانی، ورزشی، نظامی و ... البته برخی از این انواع را نمی توان به طور کامل از هم تفکیک کرد. مثلا بچه ها در فرهنگ قدیمی ما موسیقی خاصی ندارند. آنچه را که برای رستگاری لازم است در اختیار کودک می گذارند و کار را برای کودک آسان نمی کنند. برای درک آن در بزرگسالی باید از کودکی به موسیقی گوش داد. اینکه می گویند موسیقی وسیله ای برای افراد مسن است اشتباه است. سالمندان ما از آنجایی که در کودکی و جوانی به این موسیقی گوش داده اند، در بزرگسالی نیز از این موسیقی لذت خواهند برد. برای موسیقی فیلم کودک می توانید یک قطعه موتزارت، یک قطعه چهار میله و ... قرار دهید لذت ببرید. نباید ترسید که او را درک نکنند و با او ارتباط برقرار نکنند. حتی تجربه نشان داده است که کودکان موسیقی جدی و هنرمندانه را به خوبی درک می کنند.

در یک فیلم، شما باید موسیقی متناسب با موضوع را انتخاب کنید. مثلاً برای فیلمی درباره مسجد جامع اصفهان، قطعه ای از موتزارت یا حتی موسیقی محلی مناسب نیست.

در موسیقی درمانی، پزشک نوع موسیقی مورد نیاز بیمار را تعیین می کند. گاهی بیمار نیاز به موسیقی پاپ دارد و گاهی کلاسیک یا ردیف و .... این موسیقی ها از سراسر دنیا گرفته شده و همان موسیقی هایی هستند که در شفا استفاده می شود.

● طبقه بندی موسیقی از نظر تحصیلی

از نظر روش تدریس: شفاهی کتبی (سنتی)

آموزش موسیقی در فرهنگ ما شفاهی است. در حدود 80 سال پیش سیستم مکتوب به دلیل تماس غربی ها رواج یافت و این روش توسط استاد وزیری و استاد صبا ایجاد شد. روش شفاهی برای موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی ایرانی و ... مناسب است. حتی دهان به دهان در سراسر جهان پخش می شود. به عنوان مثال، برخی از نوازندگان غربی، یادگیری موسیقی کلاسیک شفاهی را در سال های اول آموزش توصیه می کنند. روش های مختلف تدریس جای خود را دارد و هیچ کدام را نباید به طور کامل نادیده گرفت.

در مورد رشته تحصیلی: ردیف - ناحیه (آموزش و پرورش منطقه) - کلاسیک

در مورد دوره های آموزشی

دوره مقدماتی: دوره ای که در آن دانش آموزان نحوه در دست گرفتن ساز، سنتور، کوک و غیره را می آموزند. این دوره مشابه دوره آموزش خواندن و نوشتن برای دبستان است.

دوره متوسط: در این دوره دانشجو نواختن پوزیشن و ساز و آواز خواندن را می آموزد.

دوره پیشرفته: این دوره در مورد کیفیت ها و بیان می کند یا تکمیل کننده دوره های قبلی است. در اینجا از نظر تفکر: قدیم (سنتی) - جدید (غربی).

برای آموزش هنرهای سنتی باید ذهنیت سنتی داشت. امروزه این مفهوم جدید است و روابط زیادی بین معلمان و دانش آموزان وجود ندارد. در گذشته دانش آموزان به سخنان معلمان خود گوش می دادند و با عشق و علاقه از آنان پیروی می کردند. امروزه با روش های جدید نمی توان محصولات خوب تولید کرد. دانش آموزان معلمی برای مطالعات پیشرفته و تجربه در زیبایی شناسی ندارند. آنها می توانند اینگونه در مسیر درست حرکت کنند، اما در بیشتر موارد راه خود را گم می کنند و طعم آن را می چشند.

ب- طبقه بندی فعلی موسیقی ایرانی:

1- موسیقی نواحی مختلف ایران (موسیقی و آیین های محلی):

برخی از موسیقی های نواحی ایران هنری، برخی مردمی و حتی مبتذل هستند.

1- موسیقی دستگاهی (سنتی)

3- موسیقی کلاسیک (بین المللی)

4- موسیقی ترکیبی (ملی):

این موسیقی توسط استاد وزیری ساخته شده است. از موسیقی غربی در انتخاب گام، ارکستراسیون، تئوری، ساز و ... استفاده می شود اما آهنگ ها حال و هوای ایرانی دارد و با سازهای ایرانی و سازهای مدرن اروپایی اجرا می شود. در این ترکیب ها می توان آهنگ های محبوب ایجاد کرد و حتی امروزه بسیاری از آهنگ های محبوب از این نوع هستند.

5- موسیقی پاپ (سنتی):

در طبقه بندی فلسفی، این موسیقی بخشی از موسیقی عامه پسند است. رواج موسیقی عامه پسند در ایران باعث توجه بیشتر به موسیقی نواحی و دستگاهی (جدی) شد، اما انواع موسیقی ترکیبی که اغلب رایج هستند، پس از رواج موسیقی عامه پسند طرفداران کمتری پیدا کردند. زمانی که یک قطعه موسیقی مد است، با آمدن موسیقی عامه پسند جدیدتر، سلیقه ها از مد می افتد و تیراژ موسیقی قدیمی کاهش می یابد. به نظر نگارنده، اگر هر نوع موسیقی کار خود را انجام دهد و موسیقی سالم (نه مبتذل) در هر نوع ارائه شود، آثار جدی تری جایگاه بهتری پیدا می کنند و قابل فهم و حفظ می شوند.

6- سرود ایمان:

نوحه ها، تغزیه ها، روش ها و غیره، بسیاری از موسیقی های مذهبی روند مردمی و کمی جدیت دارند. در ظاهر، برخی از این نوع موسیقی خوب نیستند.

و از طرفی گاهی نمی توان تقسیمات ایجاد شده را به طور کامل از هم جدا کرد. مثلاً برخی از موسیقی های مناطق مختلف ایران مذهبی است و گاهی موسیقی الهام گرفته صدایی مذهبی و دعاگونه دارد.


یکی از مشکلات موسیقی امروز ما عدم تفکیک، تعریف و دسته بندی موسیقی است. به طور کلی موسیقی ایرانی از دیدگاه برخی از موسیقیدانان ایرانی به دو نوع تقسیم می شود: یکی موسیقی محلی که شامل موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی مختلف ایران و همچنین موسیقی مذهبی و آیینی است و دیگری موسیقی هنری که شامل موسیقی کلاسیک و موسیقی بین‌المللی می‌شود، ملی است. اما این دیدگاه نظر موسیقی شناسان اروپایی قرن نوزدهم است که موسیقی را به دو دسته تقسیم می کنند: موسیقی فولکلور شفاهی که عمدتاً از شرق به اروپا آمده است، موسیقی پس از قرن 14 و 15 ضبط شده است و در قرن شانزدهم که دوره رنسانس است، باخ آن را به موسیقی هنری تبدیل کرد و نوع دوم موسیقی، موسیقی هنری است. غرب به دلیل این تقسیم بندی، موسیقی فرهنگ های دیگر را به دلیل شفاهی بودن، عدم هارمونی و... موسیقی فولکلور می داند و آن را هنری نمی داند. اما از منظر قوم موزیکولوژی چنین نظری غیرقابل قبول است. زیرا موسیقی بسیاری از نقاط مختلف ایران دارای ویژگی های زیبا و هنرمندانه ای است که برای همگان کاملاً قابل درک است. با دانلود آهنگ خارجی و ایرانی به سایت موزیک باران مراجعه نمایید.

امروزه نیز عده ای بر این باورند که موسیقی «ردیف» ابتدایی و فولکلور است، اما با مطالعه آن می توان ثابت کرد که این موسیقی علمی، فاخر، شاخص و هنری است و جایگاه ویژه ای در میان موسیقی فرهنگ های مختلف دارد. در یک بررسی می توان دریافت که علم تئوری موسیقی ما در ایران از زمان فارابی و ابن سینا وجود داشته است. موسیقی ما بعد از اسلام به موسیقی مغی تبدیل شد و در اوایل دوره قاجار با تغییراتی تبدیل به موسیقی ردیف شد. این بدان معناست که در اینجا ما دوره ها، سبک ها و انواع مختلفی از موسیقی داریم.

به طور کلی، مفهوم قدیمی غربی از توزیع موسیقی شرقی نادرست است. زیرا فرهنگ شرقی دو یا چند نوع موسیقی خود را دارد، نوع جدی و نوع هنری که با فرهنگ موسیقی کلاسیک غربی یا بین المللی کاملاً متفاوت است. بنابراین بهتر است با روش علمی، آزمایش ها و مشاهدات فرهنگ های شرقی موجود مطالعه و تحقیق و پس از شناخت، تقسیم بندی و حتی تعریف، تعریف و مقایسه انواع موسیقی ایرانی انجام شود.

ج: موسیقی ایرانی را می توان به روش های مختلفی تقسیم بندی کرد:

از نظر جغرافیایی: موسیقی از نقاط مختلف ایران.

کرونولوژی: دوره های مختلف موسیقی

از نظر ارزش: موسیقی خوب و بد، در هر مکان یا هر زمان

از نظر فلسفی: به موسیقی غنی از سایکی، هنری و محبوب تقسیم می شود.

از نظر علمی: شامل علم نظری و علم عملی موسیقی می شود.

در مورد کاربرد: کاربردهای مختلف موسیقی مانند موسیقی فیلم، موسیقی کودکان و غیره.

از نظر آموزشی: انواع روش های آموزش موسیقی.

1- توزیع جغرافیایی موسیقی:

به طور کلی موسیقی جهان را می توان به موسیقی اروپا، آفریقا، اقیانوسیه، آسیا و آمریکا (شمال، جنوب) تقسیم کرد. موسیقی آسیایی به نوبه خود می تواند به موسیقی خاور دور، خاورمیانه و آسیای مرکزی تقسیم شود. در مکاتب قدیمی، 4 مرکز اصلی موسیقی خاورمیانه وجود داشت: مصر، لبنان، عراق و ایران. موسیقی ایران در لرستان، سیستان و بلوچستان، خراسان، مازندران، گیلان و ... نیز یافت می شود. به موسیقی نواحی مختلف تقسیم می شود که هر کدام را می توان به نواحی کوچکتری تقسیم کرد. مثلاً موسیقی خراسان، موسیقی خراسان شمالی، موسیقی تربت جام و ....

2- تقسیم بندی تاریخی موسیقی:

موسیقی پیش از اسلام: همانطور که در مقالات و کتب پژوهشی دیده می شود، موسیقی ایران پیش از اسلام شامل 7 خسروانی، 30 تن و 360 دست است.

موسیقی پس از اسلام: به نظر می رسد خسروانی در دوره پس از اسلام به موسیقی رسمی تغییر نام داده است. در دوران بعد از اسلام 12 افسر معروف، 6 عواس، 24 شعبه و بازوهای فراوان وجود داشت.

موسیقی مدرن: از اوایل دوره قاجار (بدون تاریخ) موسیقی ماگامی به موسیقی ردیف تبدیل شد که شامل 7 ساز و 5 آواز است. مجموع آنها مانند 12 است که موقعیت 12 قبلی است. موسیقی ردیف شبیه به موسیقی حاکمان جهان اسلام است که امروزه نیز از آن استفاده می شود.

در دوره های مختلف تاریخی می توان سبک های مختلفی را از نظر دسته بندی موسیقی در نظر گرفت. اما واضح است که در ایران و همچنین در شرق، سبک هایی مانند سبک های موسیقی غربی تولید نمی شود، زیرا تفکر شرقی با غرب یکی نیست. شارک آنقدر به دنبال تغییر و دگرگونی نیست، بلکه گویی می خواهد یک سبک موسیقی را کامل کند و این کمال را ابتدا در هنرمند و نوازنده جستجو می کند.

3- طبقه بندی موسیقی از نظر ارزش:

در زندگی روزمره و در صحبت هایی که با یکدیگر داریم بیشتر با خوب و بد سر و کار داریم و خوب و بد قسمت مهمی از زندگی ما را به خود اختصاص داده است. اما این خوبی ها و بدی ها عقلانی و منطقی عمل نمی کنند، بلکه فقط احساسات و عواطف شخصی هستند و متاسفانه اغلب یک طرفه هستند. اگر موضوع می خواهد مسیر علمی واقعی خود را بیابد، باید سوالات دیگری را بداند، از جمله:

برای منطق: درست و غلط، درست و غلط است. گرچه عمل و روش و روش تحقیق امروزی غربی است، اما نیاکان ما مانند فارابی، ابن سینا، مروقی و دیگران علم منطق را می دانستند و دلایل سفید را در درون آنها آزمایش می کردند، به صدق و کذب آن رسیدند. برای گفتن راست و دروغ باید حکمت حکمت را بشناسد، چون حکیم باید خوبی و بدی چیزی را نشان دهد.

از نظر اخلاقی: به خوبی و بدی، دوست داشتنی و ناپسندی می پردازد و برای ما شرقی ها بسیار مهم است. تمام ادبیات ما هنر خود را صرف هشدار دادن به اخلاق ما کرده است. موسیقی ما با عشق با ما صحبت می کند تا آزادی ما را به دست آورد، نه اینکه منتظر دنیا باشیم و...

زیبایی شناسی: به زشت و زیبا و صاف و ناخوشایند می پردازد.زیبایی شناسی علم است نه سلیقه شخصی. ابتدا باید زیبایی را تعریف کنیم و سپس چیزی مانند موسیقی را زیبا یا زشت بدانیم.

امروزه در حوزه موسیقی از نظر طبقه بندی ارزش ها به خردمندانی نیاز داریم تا بتوانیم در موسیقی ارزش هایی پیدا کنیم. ما به افرادی مانند استادان قدیمی نیاز داریم که فقط خوب یا بد بودن موسیقی را نگویند، بلکه در بیان خود آگاه و عاقل باشند تا بتوانیم در موسیقی ارزش پیدا کنیم. . بر اساس آنچه در کتب قدیم آمده است، حکمت پیامبری است که نیک و بد را می شناسد و وسوسه را از الهام جدا می کند.

3- بخش فلسفه موسیقی:

موضوع فلسفه نه خوب است و نه بد. اگر موسیقی را به این صورت تقسیم کنیم، دو نوع موسیقی به دست می آید:

موسیقی هنری (علمی، جدی، متفکرانه، هوشمندانه): موسیقی در تعریف خود دارای تعادل، تکرار، تأکید و... یعنی ویژگی های موسیقی هنری است.

موسیقی عامه پسند (تفانی، موسیقی عامه پسند): این موسیقی بازاری است که برای جذب مشتری و کارمندان اداری طراحی شده است.

از آنجایی که روحیه ارزشی ما شرقی ها قوی است، قدر همه چیز را می دانیم، اما این تقسیم بندی را نباید ارزش تلقی کرد. لزوماً همه موسیقی های جدی خوب نیستند و همه موسیقی های پاپ بد نیستند. موسیقی دستگاهی موسیقی هنری و علمی است. اما تمام موسیقی هایی که در این سنت اجرا می شود هنر نیست، هنر است به شرطی که بیان فکری در آن باشد. بنابراین نوع اجرا مهم است نه نوع موسیقی. مثلاً یک غزل به خودی خود عرفانی نیست، حافظ آن را عرفانی می کند، اما می توان غزلی مبتذل نوشت.

موسیقی عامه پسند نمی تواند هنر باشد و باید عوامل خاصی را تغییر دهد تا به موسیقی هنری تبدیل شود. اما موسیقی هنری به اندازه‌ای انعطاف‌پذیر است که به صورت عمومی اجرا شود. اگر کسی موسیقی را علمی می‌نواخت، موسیقی جدی می‌نواخت. در هر صورت، هر موسیقی که عشق، امید، نیرو و حرکت در دل ما ایجاد کند، می تواند موسیقی خوبی باشد و اگر نباشد، خوب نیست.

5- طبقه بندی موسیقی از دیدگاه علمی:

علم نظری موسیقی: به تعریف موسیقی و موضوع آن، صدا و نغمات، فواصل و نغمات، مترها، جایگاه ها، دستگاه ها، آهنگ ها و غیره می پردازد.

علم عملی در موسیقی: این حوزه بسیار مهم است و همچنین در فرهنگ ما آداب زیبایی شناسی دارد. این بخش به آداب رقص، آهنگسازی، بداهه نوازی، بازیگری یا آواز می پردازد که به صورت شفاهی ادامه می یابد و می توان آن را نوشت.

● دسته بندی موسیقی در برنامه ها

موسیقی برای: کودک، نوجوان، فیلم، مذهبی و عرفانی، درمانی، ورزشی، نظامی و ... البته برخی از این انواع را نمی توان به طور کامل از هم تفکیک کرد. مثلا بچه ها در فرهنگ قدیمی ما موسیقی خاصی ندارند. آنچه را که برای رستگاری لازم است در اختیار کودک می گذارند و کار را برای کودک آسان نمی کنند. برای درک آن در بزرگسالی باید از کودکی به موسیقی گوش داد. اینکه می گویند موسیقی وسیله ای برای افراد مسن است اشتباه است. سالمندان ما از آنجایی که در کودکی و جوانی به این موسیقی گوش داده اند، در بزرگسالی نیز از این موسیقی لذت خواهند برد. برای موسیقی فیلم کودک می توانید یک قطعه موتزارت، یک قطعه چهار میله و ... قرار دهید لذت ببرید. نباید ترسید که او را درک نکنند و با او ارتباط برقرار نکنند. حتی تجربه نشان داده است که کودکان موسیقی جدی و هنرمندانه را به خوبی درک می کنند.

در یک فیلم، شما باید موسیقی متناسب با موضوع را انتخاب کنید. مثلاً برای فیلمی درباره مسجد جامع اصفهان، قطعه ای از موتزارت یا حتی موسیقی محلی مناسب نیست.

در موسیقی درمانی، پزشک نوع موسیقی مورد نیاز بیمار را تعیین می کند. گاهی بیمار نیاز به موسیقی پاپ دارد و گاهی کلاسیک یا ردیف و .... این موسیقی ها از سراسر دنیا گرفته شده و همان موسیقی هایی هستند که در شفا استفاده می شود.

● طبقه بندی موسیقی از نظر تحصیلی

از نظر روش تدریس: شفاهی کتبی (سنتی)

آموزش موسیقی در فرهنگ ما شفاهی است. در حدود 80 سال پیش سیستم مکتوب به دلیل تماس غربی ها رواج یافت و این روش توسط استاد وزیری و استاد صبا ایجاد شد. روش شفاهی برای موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی ایرانی و ... مناسب است. حتی دهان به دهان در سراسر جهان پخش می شود. به عنوان مثال، برخی از نوازندگان غربی، یادگیری موسیقی کلاسیک شفاهی را در سال های اول آموزش توصیه می کنند. روش های مختلف تدریس جای خود را دارد و هیچ کدام را نباید به طور کامل نادیده گرفت.

در مورد رشته تحصیلی: ردیف - ناحیه (آموزش و پرورش منطقه) - کلاسیک

در مورد دوره های آموزشی

دوره مقدماتی: دوره ای که در آن دانش آموزان نحوه در دست گرفتن ساز، سنتور، کوک و غیره را می آموزند. این دوره مشابه دوره آموزش خواندن و نوشتن برای دبستان است.

دوره متوسط: در این دوره دانشجو نواختن پوزیشن و ساز و آواز خواندن را می آموزد.

دوره پیشرفته: این دوره در مورد کیفیت ها و بیان می کند یا تکمیل کننده دوره های قبلی است. در اینجا از نظر تفکر: قدیم (سنتی) - جدید (غربی).

برای آموزش هنرهای سنتی باید ذهنیت سنتی داشت. امروزه این مفهوم جدید است و روابط زیادی بین معلمان و دانش آموزان وجود ندارد. در گذشته دانش آموزان به سخنان معلمان خود گوش می دادند و با عشق و علاقه از آنان پیروی می کردند. امروزه با روش های جدید نمی توان محصولات خوب تولید کرد. دانش آموزان معلمی برای مطالعات پیشرفته و تجربه در زیبایی شناسی ندارند. آنها می توانند اینگونه در مسیر درست حرکت کنند، اما در بیشتر موارد راه خود را گم می کنند و طعم آن را می چشند.

ب- طبقه بندی فعلی موسیقی ایرانی:

1- موسیقی نواحی مختلف ایران (موسیقی و آیین های محلی):

برخی از موسیقی های نواحی ایران هنری، برخی مردمی و حتی مبتذل هستند.

1- موسیقی دستگاهی (سنتی)

3- موسیقی کلاسیک (بین المللی)

4- موسیقی ترکیبی (ملی):

این موسیقی توسط استاد وزیری ساخته شده است. از موسیقی غربی در انتخاب گام، ارکستراسیون، تئوری، ساز و ... استفاده می شود اما آهنگ ها حال و هوای ایرانی دارد و با سازهای ایرانی و سازهای مدرن اروپایی اجرا می شود. در این ترکیب ها می توان آهنگ های محبوب ایجاد کرد و حتی امروزه بسیاری از آهنگ های محبوب از این نوع هستند.

5- موسیقی پاپ (سنتی):

در طبقه بندی فلسفی، این موسیقی بخشی از موسیقی عامه پسند است. رواج موسیقی عامه پسند در ایران باعث توجه بیشتر به موسیقی نواحی و دستگاهی (جدی) شد، اما انواع موسیقی ترکیبی که اغلب رایج هستند، پس از رواج موسیقی عامه پسند طرفداران کمتری پیدا کردند. زمانی که یک قطعه موسیقی مد است، با آمدن موسیقی عامه پسند جدیدتر، سلیقه ها از مد می افتد و تیراژ موسیقی قدیمی کاهش می یابد. به نظر نگارنده، اگر هر نوع موسیقی کار خود را انجام دهد و موسیقی سالم (نه مبتذل) در هر نوع ارائه شود، آثار جدی تری جایگاه بهتری پیدا می کنند و قابل فهم و حفظ می شوند.

6- سرود ایمان:

نوحه ها، تغزیه ها، روش ها و غیره، بسیاری از موسیقی های مذهبی روند مردمی و کمی جدیت دارند. در ظاهر، برخی از این نوع موسیقی خوب نیستند.

و از طرفی گاهی نمی توان تقسیمات ایجاد شده را به طور کامل از هم جدا کرد. مثلاً برخی از موسیقی های مناطق مختلف ایران مذهبی است و گاهی موسیقی الهام گرفته صدایی مذهبی و دعاگونه دارد.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 18

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 181
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1244
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1232
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1245
  • بازدید ماه : 35705
  • بازدید سال : 171147
  • بازدید کلی : 836931
  • کدهای اختصاصی